نظام آموزشی و پرورشی نوین (عبور ار معلم محوری صرف به هدایت گر دانش آموز پژوهنده)
شنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۵:۰۰ ب.ظ
شیوه های سنتی آموزش و پرورش به دلیل محدودیت های ناشی از رویکرد انبوه به مقوله آموزش و پرورش به هیچ وجه تنوع بسیار در الگوهای هدایت را برنمی تابد و به همین دلیل فقط بر مشترکات دانش آموزان تاکید میکند و نه بر استعدادهای فردی ، نتیجه این امر عقیم شدن آموزش است ، زیرا وقتی درختان میوه یک باغ متنوع اند ، قطعا مشترکات آنها در میوه آنها نیست ، بلکه در سطح نازلتری از فراورده های آنها نظیر چوب آنهاست. به همین دلیل شیوه های سنتی اموزش نه بر شکوفایی استعدادهای فردی دانش آموزان ، که بر حذف استعدادهای فردی آنها تاکید مینماید.
![](http://bayanbox.ir/view/8384679690102095280/121Green-Board.jpg)
جهت اطلاعات بیشتر در این خصوص به ادامه مطلب مراجعه کنید.
سرکوب و مغفول نگه داشتن استعدادهای فردی در جوامع که عمدتا نیروی انسانی مطیع و احتمالا منظم ولی ناآگاه میپروراند، شیوه مناسبی نیست. در حقیقت در این شیوه انسان به عنوان بدیل ماشین عمل خواهد کرد. اما بنا به آنچه که پیشتر گفته گفته شد ماموریت فناوری اطلاعات سپردن کار تکراری و غیر خلاق به ماشین و آزاد سازی انسان برای کار خلاق و حقیقت یاب است. به همین دلیل دقیقا در نقطه مقابل شیوه سنتی آموزش قرار دارد.
از این رو پرداختن به شیوه های نوین آموزش و پرورش که که بر استعدادهای فردی تاکید دارد، ضرورت عصر فناوری اطلاعات است. این شیوه ها خود مبتنی بر فناوری اطلاعات هستند ، بنابراین در عصر کنونی فناوری اطلاعات هم هدف و هم توانمند ساز است.
2- پیچیدگی نحوه عملکرد نظام آموزشی و پرورشی دوران دانش آموزی در پاسخ به استعدادهای فردی به دلیل انفعال نسبی دانش آموز و محدودیت حق انتخاب او (به دلیل اقتضائات سنی) میباشد که به همان نسبت ، فعال بودن نظام آموزشی را الزام مینماید. در صورتی که در نظام آموزشی غیر دوران دانش آموزی به دلیل فعال بودن فراگیر (دانشجو) و داشتن حق انتخاب ، فراگیر میتواند به تناسب استعدادهای خود را انتخاب نماید و لذا به همان نسبت از پیچیدگی نظام آموزشی کاسته میگردد.
3- نظام پیچیده، نیازمند برخورداری از مغز پیچیده ای است که بتواند خود بیاموزد و تولید دانش کند و اندام های انعطاف پذیری که بتوانند این دانش را در جهت هدایت دانش آموز به کار گیرد.